رابطه باورهاي ارتباطي غيرمنطقي و دلزدگي زناشويي:نقش ميانجيگر راهبردهاي غيرانطباقي تنظيم شناختي هيجان
زمینه و هدف: یکی از عواملی که سبب کاهش ثبات و کیفیت زندگی زناشویی می شود، وقوع پدیده دلزدگی زناشویی است. از این رو، هرگونه تلاش برای حفظ روابط زوجین از آسیب های احتمالی لازم و ارزشمند است و بررسی عوامل مؤثر بر این متغیر اهمیت فراوانی دارد. براین اساس، ﻫﺪف از ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ، رابطهی باورهای ارتباطی غیرمنطقی و دلزدگی زناشویی با نقش میانجیگر راهبردهای سازشنایافته تنظیم شناختی هیجان ﺑﻮد. مواد و روش: روشِ پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی و از منظر هدف، بنیادی بود. بدین منظور 300نفر از زنان متأهل شهر تهران به روش نمونهگیری در دسترس و با توجه به ملاکهای ورود و خروج انتخاب شدند. جهت گردآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه های دلزدگی زناشويی پاينز(CBM)، باورهای ارتباطی ايدلسون و اپشتاين(RBI) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی،كرايج و اسپينهون (CERQ) استفاده شد و درنهایت دادههای ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه با استفاده از ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون و تحلیل میانجی با استفاده از تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتايج آزمون تحلیل مسیر نشان داد که اثر مستقیم باورهای ارتباطی غیرمنطقی بر دلزدگی زناشویی (469/0=B ؛ 05/0>p) و بر راهبردهای سازش¬نایافته تنظیم شناختی هیجان معنادار بود (105/0= B ؛ 05/0>p) و همچنین اثر مستقیم راهبردهای سازش¬نایافته تنظیم شناختی هیجان بر دلزدگی زناشویی نیز معنادار است (690/0= B ؛ 05/0>p). همچنین راهبردهای سازش نایافته تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین دلزدگی و باور ارتباطی نقش میانجیگری جزیی را ایفا مینماید؛ بدین معنی که بخشی از اثر باورهای ارتباطی غیرمنطقی بر دلزدگی زناشویی با میانجی¬گری راهبردهای سازش¬نایافته تنظیم شناختی هیجان اتفاق می¬افتد و اثر میانجی و اثر مستقیم، هر دو با هم همسو هستند. نتیجه گیری: از آنجا که دو متغیر باورهای ارتباطی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر کیفیت و ثبات زندگی زوج ها نقش مهم و تاثیرگذاری دارد، لذا میتوان از نتايج اين پژوهش در جهت تشخیص زودهنگام دلزدگی زناشویی و پیشگیری از بروز آن استفاده نمود.
نازنین فاتحی ( گروه روان شناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه علم و فرهنگ، تهران، ایران )
محسن کچویی ( گروه روان شناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه علم و فرهنگ، تهران، ایران )
کارشناسی ارشد